عصمت

ائمه اطهار (علیه السلام)

عصمت

ائمه اطهار (علیه السلام)

فرهنگی -اجتمائی -حدیث و روایات -داستان وحکایات مذهبی -جبهه وجنگ -اینجانب دوست دارم از این طریق خدماتی را به ملت شریف ایران ارائه بدهم

نویسندگان

۲ مطلب در اسفند ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

برتری فاطمه (سلام الله علیها) 1   

آیا مکتب اهل تشیع بر این باور است که حضرت فاطمۀ زهرا 
از خیلی مردها برتر بود؟
 هر چند که پیامبران و امامان، به دلایلی، از میان مردان انتخاب شده اند، اما معنای چنین انتخابی آن نیست که بانوان، امکان پیشرفت معنوی و رسیدن به درجات عالی قرب خداوند را ندارند. در همین راستا، خداوند در قرآن کریم، بانوانی؛ چون مریم و آسیه را از میان نسل های گذشته، به عنوان اسوه ای برای بشریت معرفی نموده است.(1) بدیهی است که مقام و منزلت آنان از بسیاری مردان و حتی مردان مؤمن، برتر و والاتر است. مسلمانان به ویژه، شیعیان معتقدند که بانوان دیگری نیز وجود دارند که مقام معنوی آنان به مراتب بیشتر از عموم مردان و زنان با ایمان است.
ام المؤمنین خدیجه، همسر پیامبر 
و دخترشان فاطمه ، برترین بانوی جهان آفرینش، بهترین نمونه از بانوانی هستند که تمام افراد با ایمان باید از آنها سرمشق گرفته و رفتارشان را الگوی خویش قرار دهند.
 ادامه دارد ...

برتری فاطمه (سلام الله علیها) 2   

شیعیان، فاطمه 
را شخصیتی می دانند که در ردیف پیامبران و اولیای الهی جای دارد. در این زمینه، امام صادق بیان می فرمایند که اگر خداوند، امیرالمؤمنین علی را خلق نمی کرد، هیچ مردی هم طراز فاطمه نبود(2) و این نشانگر برتری ایشان بر تمام صحابه پیامبر از دیدگاه شیعه می باشد.
 البته، کتاب های معتبر اهل سنت نیز آکنده از بیان فضائل آن بانوی بزرگوار است؛ نظیر این که ایشان پارۀ تن پیامبر 
بوده و آزارشان چون آزار پیامبر است، (3) و ایشان، سرور بانوان بهشت هستند.(4)
بر این اساس، عجیب نیست که مسلمانان معتقد باشند که فاطمه 
، برتر از مردان بسیاری باشد.

(1) تحریم، 12- 11.
(2) کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 461، ح 10، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365 ه ش.
(3) صحیح بخاری، ج 4، ص 210، دار الفکر، بیروت، 1401 ه ق.
(4) همان، ص 2099.

 http://s3.picofile.com/file/8206971876/3.gifhttp://s4.picofile.com/file/8287622976/index.jpg

+ نوشته شده در  شنبه هفتم اسفند ۱۳۹۵ساعت 20:25  توسط مسئول هیئت  |  نظر بدهید

تشییع جنازه   

آیا طلحه و زبیر در تشییع جنازه و نماز و کفن و دفن حضرت زهرا شرکت داشتند؟
 علامه مجلسى از امام صادق روایت کرده است: شاهدان دفن حضرت فاطمه سلمان فارسى، مقداد بن اسود، ابو ذر غفارى، عبد اللَّه بن مسعود، عبّاس بن عبد المطّلب و زبیر بن عوام بودند. (1)
 با شنیدن خبر شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها مردم جمع شده بودند و گریه مى‏کردند و انتظار بیرون آمدن جنازه را مى‏کشیدند، پس ابوذر بیرون آمد و گفت: بیرون آوردن جنازه به تأخیر افتاد، پس مردم متفرّق شدند و برگشتند چون پاسى از شب گذشت و دیده‏ها به خواب رفت جنازه را بیرون آوردند. حضرت امیر المؤمنین و حسن و حسین علیهم السّلام و عمّار و مقداد و عقیل و زبیر و ابوذر و سلمان و بُرَیْده و گروهى از بنى هاشم، و خواصّ آن حضرت بر حضرت فاطمه علیها السّلام نماز کردند، و در همان شب او را دفن کردند.(2) اسماء می گوید: فاطمه علیها السّلام وصیت کردند که مرا جز علی و شما دیگرى نباید غسل دهد، در اثر این وصیت من و علی او را غسل دادیم، و در نماز او: علی، حسنین، عمار، مقداد، عقیل، زبیر، ابو ذر، سلمان، بریده، و گروهى از بنى هاشم شرکت داشتند و او را در دل شب طبق وصیتش دفن کردند.(3)
 لازم به ذکر است که علی رغم جستجوی گسترده در میان منابع کهن به سندی که دلالت بر حضور زبیر داشته باشد بر نخوردیم و این مطلب تنها در میان کتب نویسندگان معاصر دیده می شود.
(11) زندگانى حضرت زهرا علیها السلام ، مترجم محمد روحانى على‏آبادى، تهران، انتشارات مهام، 1379ش:
(2) حاج شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ج1، ص339
(33)عزیر الله عطاردی: زندگانى چهارده معصوم علیهم السلام، ذیل عنوان: وفات و محل دفن حضرت زهراء ..... ص : 226

 

http://s5.picofile.com/file/8287622950/297148_266.jpg 

+ نوشته شده در  شنبه هفتم اسفند ۱۳۹۵ساعت 20:23  توسط مسئول هیئت  |  نظر بدهید

http://s4.picofile.com/file/8287622892/297164_315.jpg

ماجرای سیلی 1   

آیا ماجرای سیلی زدن به حضرت زهرا(سلام الله علیها) در منابع آمده است؟
پاسخ:
مطلب سیلی خوردن حضرت زهراء ـ سلام الله علیها ـ را منابع متعدد سنّی و شیعه نقل کرده
‎اند که از آن جمله طبری در «دلائل الامامه» می‎گوید: عمر در ضمن نامه‎ای برای معاویه پس از نقل قضیه سقیفه بنی ساعده و بیعت گرفتن برای ابوبکر، چگونگی برخورد با فاطمه ـ سلام الله علیها ـ را چنین بیان می‎کند:
«... به فاطمه ـ سلام الله علیها ـ که پشت در بود گفتم: اگر علی 
از خانه برای بیعت بیرون نیاید، هیزم فراوانی به اینجا بیاورم و آتشی برافروزم و خانه و اهلش را در آن بسوزانم یا علی را برای بیعت به سوی مسجد می‎کشانم، آنگاه به خالد بن ولید گفتم: تو و مردان دیگر هیزم بیاورید، و به فاطمه ـ سلام الله علیها ـ گفتم خانه را به آتش می‎کشم.
 ادامه دارد ...

OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO

ماجرای سیلی 2   

همان دم دستش را از در بیرون آورد تا مرا از ورود به خانه باز دارد، من او را دور نموده و با شدّت در را فشار دادم و با تازیانه بر دستهای او زدم تا در را رها کند، از شدّت درد تازیانه ناله کرد و گریست، نالة او بقدری جانکاه و جگر سوز بود که نزدیک بود، دلم نرم شود و از آنجا منصرف گردم، ولی به یاد کینه
‎های علی و حرص او بر کشتن قریشیان افتادم. با پای خودم لگد بر در زدم ولی او هم چنان در را محکم نگه داشته بود که باز نشود. وقتی که لگد بر در زدم، صدای نالة فاطمه ـ سلام الله علیها ـ را شنیدم و این ناله طوری بود که گمان کردم مدینه را زیر و رو کرد. در آن حال فاطمه ـ سلام الله علیها ـ می‎گفت: «یا ابتاه! یارسول الله! هکذا یُفعل بحیبتک وا بنتک، آه! یا فضَّةُ الیکِ فخذینی فقدوا... قُتِلَ ما فی احشائی من حملٍ» ای پدر جان! ای رسول خدا! بنگر که این گونه با حبیبه و دختر تو رفتار می‎شود، آه! ای فضّه بیا و مرا در یاب، که سوگند به خدا، فرزندم که در رحم من بود، کشته شد. در عین حال در را فشار دادم، در باز شد. وقتی وارد خانه شدم؛ فاطمه ـ سلام الله علیها ـ با همان حال روبروی من ایستاد، ولی شدت خشم من، مرا به گونه ای کرده بود که گوئی پرده‎ای در برابر چشمم افتاده است، چنان سیلی روی روپوش، به صورت او زدم که به زمین افتاد...»[1]
 ادامه دارد ...

OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO

ماجرای سیلی 3   

و خصیبی در «الهدایة الکبری» و بحرانی در «العوالم» و همچنین بسیاری دیگر با ذکر سند به نقل از امام صادق 
نوشته‎اند:
 عمر با لگد بر در خانه کوبید، تا این که در به پهلوی فاطمه ـ سلام الله علیها ـ اصابت کرد، در حالی که، او به جنینی شش ماهه به نام محسن حامله بود و آن جنین سِقط گردید.
 آن گاه عمر، قنفذ و خالد بن ولید هجوم آوردند، عمر بر صورت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ سیلی زد به طوری که گوشواره‎اش در زیر مقنعه قطع گردید و صدایش به ناله برخواست و گفت: وا! ابتاه، وا رسول الله!! ابنتکِ فاطمة تکذّب و تضرب و یقتل جنین فی بطنها.
«و ای پدر! وای رسول الله!! به دخترت نسبت دروغ می‎دهند، او را می‎زنند و فرزندش را می‎کشند.»
 امیرالمؤمنین در این هنگام فضّه را طلبید و گفت: بانویت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ را کمک کن آن گونه که زنان حامله را در زایمان کمک می‎کنند. پس همانا از اثر لگد و ضرب در، درد زایمان او را فرا گرفت و محسنش سقط گردید.
راوی می‎گوید: امام صادق 
آن چنان می‎گریست و می‎گفت که محاسنش از اشک تر شد.[2]
 ادامه دارد ...

 

OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO

ماجرای سیلی 4   

شیخ صدوق در کتاب «الامالی» در حدیثی از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ با ذکر سلسله سند به نقل از امیر المؤمنین 
آورده است که:
 به همراه فاطمه، حسن و حسین ـ علیهم السّلام ـ نزد پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بودیم. ناگهان رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ به ما نگاهی کرد و گریست! گفتم: چه شده یا رسول الله؟! فرمود: «أبکی من ضربتک علی قرن، و لطم فاطمة ـ سلام الله علیها ـ خدّها.» از یاد ضربت شمشیر بر پیشانی تو و سیلی دشمن بر صورت فاطمه ـ سلام الله علیها ـ گریستم.
حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ دربارة این جریان می
‎فرماید:
 بر در سرایم هیزم انبوهی فراهم ساخته، اخگر آوردند تا ما را بسوزانند و در خانه را، به آتش کشند. من در ورای در قرار گرفتم و آنان را به خدا و پدرم سوگند دادم، که دست از ما بکشند و عوض آن به یاری ما برخیزند. عمر تازیانه را از دست قنفذ، غلام ابوبکر گرفت و بر بازویم فرود آورد، که اثر آن بسان دملی متورّم گردید.
 آن گاه در را با پای خود شکست و آن را به روی من انداخت. من که حامله بودم به رو نقش بر زمین گشتم. آتش زبانه کشید و رخسارم به زمین ساییده شد. او به چهره‎ام تپانچه زده، آن گونه که گوشواره از گوشم بیافتاد. در این هنگام درد زایمان مرا فرا گرفت و محسنم را بی‎هیچ گناهی سقط نمودم.[3]
 ادامه دارد ...

 

OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO

ماجرای سیلی 5   

نکته ای که توجه بدان لازم است این است که:
علت اختلاف یا ناقص بودن قضایا و جریانات تاریخی در کلام اهل سنت و کتب آن
‎ها، سیره و روش علماء آنان در برخورد با این گونه جریانات است و به این سیره و روش بعضی از بزرگان اهل سنت اشاره و تصریح کرده‎اند که از آن جمله در اعتراض به ابن قتیبه که یکی از بزرگان و سرشناسان اهل سنت است که در کتب خود تا حدّی به این جریانات اشاره کرده است و بدین جهت مورد اعتراض قرار گرفته و او را تخطئه کرده‎اند.
«ابن عربی» در کتاب «العواصم من القواصم» اظهار می‎‎دارد: من أشدّ شیئی علی الناس، جاهل عاقل أو مبتدع محتال. فأمّا الجاهل فهو ابن قتیبه، فلم یبق و لم یذر للصحابة رسماً فی کتاب «الامامة و السیاسیة» إن صحّ جمیع مافیه.[4]
«از جمله سرسخت ترین و ناگوارترین امور در جامعه، یکی اندیشمند ناآگاه و دیگری بدعت‎گزار حیله‎‎گر است. امّا اندیشمند ناآگاه همچون ابن قتیبه است که در کتاب «الامامه و السیاسة» رسم (پرده‎پوشی) را در مورد صحابه رعایت نکرده است اگر چه همه آنچه را که نقل کرده است، صحیح می‎باشد.
و «ابن هجر هیثمی» در کتابش اظهار می‎‎دارد: «... مع تألیف صدرت من بعض المحدثین کابن قتیبه مع جلالته القاضیة بأنه کان ینبغی له أن لا یذکر تلک الظواهر، فان أبی إلّا أن یذکرها، فلیبین جریانها علی قواعد اهل السنة...»[5]
«نظر به کتابهایی که بعضی از محدثان والا مقام همانند ابن قتیبه (در حوادث صدر اسلام) نوشته‎‎اند، شایسته این بود که وی از ذکر جزئیات حوادث، اجتناب می‎نمود و چنانچه ناچار از نقل آن‎ها بود، می‎بایست جریان این حوادث را مطابق قواعد اهل سنت تعدیل و تبیین می‎نمود».
 برای اطلاع بیش تر به کتاب رنج های حضرت زهرا، سید جعفر مرتضی و کتاب یورش به خانه وحی و نیز کتاب الدلیل الغراء علی شهاده الزهراء، نوشته آیه الله سبحانی مراجعه نمایید.
پی نوشتها:
[1] . طبری، دلائل الامامه، ج 2، مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ قدیم، ج 2، ص 2222، قمی، عباس، بیت الأحزان، ص 96 و 97.
[2] . خصیبی، الهدایة الکبری، ص 408، بحرانی، العوالم، ج 11، ص 442.
[3] . محلاتی، ذبیح الله، ریاحین الشریعه، ج 1، ص 271.
[4] . ابن عربی، العواصم من القواصم، ص 248.
[5] . ابن حجر هیثمی، تطهیر الجنان و اللسان، ص 72.


 

 http://s1.picofile.com/file/8287622918/297152_906.jpg

+ نوشته شده در  شنبه هفتم اسفند ۱۳۹۵ساعت 20:17  توسط مسئول هیئت  |  نظر بدهید

  • سید یحیی حسینی
  • ۰
  • ۰

کوچک های بزرگ زندگی1

> از هرفرصتی که باعث می شود در کارت بیشتر پیشرفت کنی حد اکثر استفاده را بکن.
> اگر با کسی قرار ملاقات گذاشتی و زود تر از موعد مقرر رسیدی، دلیلی برای تأسف وجود ندارد.
> اولین کسی باش که برای دفاع از حق به پا می خیزد.
 > این سه اصل را همیشه به خاطر دشته باش: احترام به خودت، احترام به دیگران و احساس مسئولیت در قبال اعمال و کارهایت.
> آرام صحبت کن اما در فکر کردن سریع باش.
> با کسی معاشرت کن که دیدش وسیع تر از تو باشد.
> برای همسرت یک حامی، یک دوست و یک پناهگاه باش.
> به مردم بیشتر از آنچه که از تو انتظار دارند کمک کن و اینکار را با کمال میل انجام بده.
 > پیش از انجام کوچکترین معاملات هم حداقل دوبار درباره آن فکر کن و مشورت کن و بعد تصمیم بگیر.
> در مقابل خطای دیگران گذشت کن، همان طور که از عیوب خودت چشم پوشی می کنی.
> در مورد مردم به خاطر بستگانشان قظاوت نکن.
> در مورد مسائل مالی سعی کن خیلی واقع بین باشی.
> دربارۀ موضوعی که درست متوجه نشده ای قضاوت نکن.
 > سعی کن موفقیت هایی که در گذشته به دست آورده ای مانع تلاش و پشیرفت های بعدیت نشود.
> سعی کن وقتی شکست می خوری درس عبرت بگیری.
> فراموش نکن که خوشبختی به سراغ کسانی می رود که برای رسیدن به آن تلاش می کنند.
> نگذار اختلاف کوچک به یک دوستی عمیق لطمه بزند.
 > نگذار خودت و اعضای خانواده ات آن قدر غرق کار و تلاش شوید که برای صرف یک وعده غذا هم فرصت دور هم جمع شدن نداشته باشید.
> وقت و انرژیت را صرف خلاقیت و ابتکار کن، نه انتقاد منفی گرا.
 > وقتی از تو سوالی پرسیدند که نمی خواستی پاسخش را بدهی، لبخندی بزن و بگو: برای چه می خواهید بدانید؟ 
> وقتی از ته دل خوشحالی، بگذار چهره ات این شادمانی را نشان دهد.
 > وقتی به مهمانی شام می روی برای میزبان به خصوص کودکانش هدیه ای ببر. کتاب هدیه خوبی است.
> وقتی خطایی مرتکب شدی برای اصلاح آن اقدام کن.
 > وقتی درباره دو کار جالب و مهیج به تو حق انتخاب دادند، کاری را که تا به حال امتحان نکرده ای انتخاب کن.
> وقتی کسی عطسه میکند بگو عافیت باشد .
> هرگز موفقیت را پیش از موقع عیان نکن.
> هرگز هدیه ای با بسته بندی نامناسب به کسی نده.
> همیشه این سه اصل موفقیت را به خاطر داشته باش: توانایی، انعطاف پذیری و شهامت.
 > همیشه کسی است که از نظر رفتاری تو را الگو قرار دهد. پس سعی کن باعث گمراهی دیگران نشوی.
> همیشه و در همه حال به خدا توکل کن.
 > هنگام صحبت با خویشاوندان و دوستان وقتی گوشی تلفن را بر می داری لبخند بزن. مطمئن باش که طرف مقابل آن را از صدایت احساس خواهد کرد.
 > هنگامی که از کسی نشانی جایی، شماره تلفن یا شماره حساب را می پرسی از او خواهش کن حداقل دوبار برایت تکرار کند.
> هنگامی که به دنبال خوشی های بزرگ زندگی هستی شادی های کوچک را نادیده نگیر.
> هیچ وقت قراردادهایی را که در متن آنها جاهای خالی وجود دارد امضاء نکن.
> هیچ وقت کاری نکن که اعتماد دیگران از تو سلب شود.
> یادت باشد که تخم مرغ دزد، شترمرغ دزد می شود. به حقوق دیگران فوق العاده احترام بگذار.
> یادت باشد که محبت همه کس را تحت تأثیر قرار می دهد.
 > یادت باشد که وقتی را که صرف فرزندانت می کنی هرگز هدر نمی رود.

 

 

zmay_52.jpg

+ نوشته شده در  سه شنبه سوم اسفند ۱۳۹۵ساعت 20:52  توسط مسئول هیئت  |  نظر بدهید

کوچک های بزرگ زندگی2

> آنچه را که از نظر شرع و اخلاق صحیح است انجام بده. نیازی نیست به گفته دیگران اهمیت بدهی.
> انجام کارهای مهم را به خاطر مسائل جزیی به تعویق نینداز.
> انعطاف پذیر و گشاده رو باش. شاید اولین فردی که با او روبه رو شوی بهترین دوستت باشد.
 > با خودت فکر کن اگر کلید خانه ات را به دو نفر از بهترین دوستانت بدهی خیالت از هربابت راحت خواهد بود یا نه؟ اگر پاسخت منفی بود بهتر است به دنبال دوستان بهتری باشی.
> با نیکی کردن به دشمنانت آنها را به دوست تبدیل کن.
> بدان ثروت ممکن است آسایش بیاورد ولی الزاما آرامش نمی آورد.
>بدون فخر فروشی شاهد پیروزی را در آغوش بگیر.
> به خاطر داشته باش که گاهی اوقات سکوت بهترین پاسخ است.
> به فرزندانت فرصت بده نتایج اعمال خود را ببینند.
> تمام دارائیت را خرج نکن.
> ثروت و موفقیت را یکسان تلقی نکن.
> خوشبختی به آسانی به دست نمی آید، برای به دست آوردن آن باید سخت تلاش کنی.
> دائماً در انتظار رسیدن الهامات نوید بخش نباش. تو تلاش کن، آنها خود به سراغت خواهند آمد.
> در بخشیدن خطای دیگران پیشقدم باش.
 > در زندگی به همان اندازه که به مسائل منفی فکر میکنی، به عواملی هم که نقش مثبت دارند بیندیش.
> در مورد مردم بر اساس موفعیتی که در آن هستند قضاوت کن نه بر اساس موقعیت خودت.
> راحتی و خوشبختی یا آرامش و آسایتش را باهم اشتباه نکن. 
 > رویاهایی را که برای فرزندانت در سر می پرورانی کنار بگذار و به آنها کمک کن تا به آرزوهای مطابق با واقع که خود در سر دارند برسند.
 > زندگی گاهی اوقات لحظه های نابی را برایت به وجود می آورد. سعی کن از این لحظه ها استفاده کنی.
 > زیبا سیرت دست کم نگیر. پس با زنی ازدواج کن که از همنشینی با او لذت ببری، زیرا هرچه پیرتر شوی مهارت های گفتاری همسرت برایت بیشتر اهمیت خواهد داشت. 
 > سعی کن خلاق و مبتکر باشی، حتی اگر این مسئله باعث شود کمی عجیب و غیر عادی به نظر برسی. شوخی نمک خلاقیت است.
> شغلی را انتخاب کن که ذهن و روحت را هم به اندازه حساب بانکی ات غنی سازد.
 > عادت کن حتی با کمترین حقوق هم کمی پس انداز کنی. در این صورت همیشه از نظر مالی موفق خواهی بود.
> عادت کن شب ها پیش از خواب مطلبی نشاط آور بخوانی و باخدا راز و نیاز دعا کنی.
> کاری را که باید انجام دهی با شادی و نشاط و محکم کاری انجام بده.
> گاهی اوقات با خود و خدایت خلوت کن.
 > نگرش ها و دیدگاه های خود را زیر نظر کارشناس حاذق دینی، علمی و فلسفی مورد بررسی و تجدید نظر قرار بده. 
 > وقتی با پزشکت صحبت می کنی. با احترام اجازه نده حرفت را قطع کند و یا بحث را نیمه کاره بگذارد. مسئله جسم و پولت در میان است. برای تمام سوالاتت پاسخ قانع کننده بگیر.
> وقتی به نزدیکان( دوست یا همسر یا فرزند و..) می گویی دوستت دارم این را در عمل نشان بده.
 > وقتی خانمی را به خانه اش میرسانی تا وقتی که مطمئن نشده ای که به سلامت وارد خانه اش شده آنجا را ترک نکن.
> وقتی در کاری شکست می خوری عذر و بهانه نیاور.
> وقتی قصد حمایت از کسی را نداری، حداقل او را نترسان.
> وقتی می گویی متأسفم به چشمان طرف مقابل نگاه کن.
> هرچه را که می شنوی باور نکن.
 > همه مردم دوست دارند مورد تحسین و تمجید واقع شوند، همیشه به دنبال راه هایی برای تحسین رفتارهای مثبت دیگران باش. 
 >در انتقاد رفتار بد طرف را هدف قرار بده نه کل شخصیتش را.

http://picax.ir/upload/kdls__s0136~1.jpg

 

 

+ نوشته شده در  سه شنبه سوم اسفند ۱۳۹۵ساعت 20:50  توسط مسئول هیئت  |  نظر بدهید

7xzz__-)jigar_-)_(1).gif

کوچک های بزرگ زندگی3

> اگر می خواهی کسی را نصیحت کنی، اول خودت به آن عمل کن.
> با تلفن زدن به یکی از دوستان قدیمی خودت و او را خوشحال کن.
> با مهد یا مدرسه یا باشگاه و... فرزندت در ارتباط باش.
 > بعضی کار ها را فقط باید انجام داد، بعضی را باید بهتر از گذشته انجام داد و برخی دیگر را نیازی به انجام دادن نیست، سعی کن فرق بین آنها را تشخیص دهی.
> به خاطر داشته باش چیزی که مهم است ارزش کالاست نه قیمت روی آن.
> به مردمی که شغل دشواری دارند بیشتر احترام بگذار.
> تا کل ماجرا را نشنیده ای نظر منفی نده.
> سعی کن بهترین معلم فرزندت باشی. بیشتر با رفتارت تدریس کن نه با گفتارت.
> سعی کن بیشتر مطالعه کنی.
 > سعی کن خودت بر کارهایت نظارت داشته باشی. هیچ کس به اندازه خودت به کارت اهمیت نخواهد داد.
> سعی کن در زندگی برنامه مشخصی داشته باشی و هدف از زندگی را بدانی. 
 > سعی کن زندگی خوب و پرافتخاری داشته باشی تا بعدها که به گذشته فکر می کنی از یادآوری آن لذت ببری.
> فکر نکن مردمی که در حرفه خود بالاترین مقام را دارند «همه چیز» را می دانند.
 > کمتر تلویزیون تماشا کن. منفعلانه سریال ها و فیلم ها و اخبار نبین؛ با مشورت با کارشناسان متدین و متعهد اهل تحلیل و بررسی باش.
> مراقب باش که هیچ گاه شهامت و خونسردی خود را از دست ندهی.
> معاملاتت را مکتوب کن، قراردادهای شفاهی اعتباری ندارند.
 > وقتی به دیدن دوست بیمار خود می روی به یاد داشته باش که امید دادن و تقویت افکار مثبت و دعا برای او قوی ترین داروست.
 > وقتی به محل جدیدی نقل مکان می کنی خودت را به همسایه ها معرفی کن. و اعتماد انها را جلب کن.
> وقتی غذای نذری را تقسیم می کنی، نیازمندان را دریاب.
 > وقتی فردی را که مشتاق دیدارش بودی ملاقات کردی لبخند بزن خودت را معرفی کن و بگو: تا به حال سعادت دیدار شما را نداشته ام.
 > وقتی می بینی کسی کارهای کوچک را به خوبی انجام می دهد، به تدریج مسئولیت کارهای بزرگتر را به او واگذار کن.
> هرگز با کسی که سابقه به دادگاه کشیدن مردم را دارد معامله نکن.
> هرگز در حضور دیگران همسر و فرزندانت را تحقیر نکن.
 > هروقت فرصت کردی، دست فرزندت را در دست بگیر. به زودی زمانی خواهد رسید که تو فرصت این کار را نخواهی داشت و از زندگی مستقلی را شروع کرده است.
> همیشه متواضع و مؤدب باش، اما به کسی اجازه نده به تو دستو رغیر منطقی و غیرشرعی بدهد.
> هیچ گاه رفتارهای نامعقول و نامشروع را تأیید نکن و نپذیر.
 > یادت باشد هرچه بیشتر بدانی کمتر خواهی ترسید؛ توانا بود هر که دانا بود.

 

 

+ نوشته شده در  سه شنبه سوم اسفند ۱۳۹۵ساعت 20:49  توسط مسئول هیئت  |  نظر بدهید

کوچک های بزرگ زندگی4


> اجازه نده کارفرمایان زیبایی زن یا دخترت را ابزار برای رشد خود به کار گیرد و بعد از مدتی دنبال فرد زیباتر بگردد.
 > از آیت الله بهجت این را به یاد داشته باش که: وداع از این دنیا برای ما بسیار نزدیک است، ولی ما آن را بسیار دور می بینیم وگرنه این قدر با هم نزاع نداشتیم.
> از خدمات و زحمات ریز و درشت دیگران تشکر کن.
> از کلید های مهم چند عدد داشته باشد.
 > ایجاد جوی پر محبت و صمیمی در خانه بسیار مهم است. سعی کن خانه ای سرشار از آرامش داشته باشی.
> با طبیعت مهربان باش.
> با مراقبت از افکار و خیالات خود نگذار رؤیاهایت به خیالبافی تبدیل شوند.
> بدان که شیوۀ گفتن هر مطلبی به اندازه محتوای آن اهمیت دارد.
> بدون مشورت با کارشناس علمی، دینی یا فلسفی متدین و متعهد هر کتابی را مطالعه نکن.
> برای شرکتی که کارفرمایش شخص مشکوکی است کار نکن.
> به حق و حقوقت بیش از حد اهمیت نده زیرا باعث تغییر در رفتارت می گردد.
> چه در زندگی و چه در کار سعی کن بیش از حد خود را به خطر نیندازی.
> حساس و زود رنج نباش، انتقاد را مانند تحسین بپذیر.
 > در مورد مسائل مالی و شخصی با کسی صحبت نکن، مگر آنکه احساس کنی این کار واقعاً ضروری است و او مطمئن رازدار و امین.
> سعی کن با انجام کارهای مهم و دشوار و البته در حد توان خود مشهور شوی.
> سعی کن هر روزت همراه با پیشرفت و ترقی باشد.
> سعی کن همیشه اتاقت را مرتب نگهداری.
> سعی کن هنگام مطالعه، متن کتاب را خوب درک کنی.
> علم و دانش خود را با دیگران تقسیم کن. این بهترین راه برای باقی گذاشتن نام نیک است.
> فراموش نکن که داشتن یک همراه خوب راه را برای رسیدن به هدف کوتاه تر میکند.
 > قبل از اینکه بخواهی برای کسی بدون دستمزد کار کنی کمی فکر کن. مردم اغلب ارزش برای کاری که برایش پول نپرداخته اند قائل نیستند.
> قدر دوست خوب، سلامتی و جوانی و ازدواج موفق خود را بدان.
> مشکلات بزرگ را به بعد موکول کردن، حل آنها را ساده تر نمی کند.
 > وظایفت را از روی میل و رغبت انجام بده، نه از روی اجبار، این امر سبب میشود نزد کارفرمایت ارزش پیدا کنی.
 > وقتی با همسرت جروبحث می کنی به مسائل و مشکلات موجود بپرداز و گذشته ها را فراموش کن.
> وقتی برای مهمانی به رستورانی دعوت شدی غذایی گرانتر از میزبان سفارش نده.
> وقتی خون سردیت را از دست می دهی، به خصوص در مورد فرزندانت، فوراً عذر خواهی کن.
> وقتی در خیابان راهت را گم کردی، از پرسیدن مسیر از دیگران خجالت نکش.
> همیشه سعی کن باعث پیشرفت مردم شوی.
> همیشه مدت طی کردن مسیرت را پانزده دقیقه بیشتر تخمین بزن.
> هیچ گاه دعا و نیایش را فراموش نکن. نیرویی غیر قابل وصف در آن نهفته است.
> هیچ وقت چیزی را که از آن استفاده نمی کنی نخر.
> یادت باشد که پس از یک خواب راحت شبانه همه چیز بهتر به نظر میرسد.
 > یادت باشد که خلاء موجود در قلب را با پول نمی توان پرکرد.

8jyy__2009~2.jpg 

 

+ نوشته شده در  سه شنبه سوم اسفند ۱۳۹۵ساعت 20:47  توسط مسئول هیئت  |  نظر بدهید

کوچک های بزرگ زندگی5

>از فعالیت های هلال احمر حمایت کن.
> اگر اسب و مهمتر از آن زندگی تو را بر زمین زد، تلاش کن دوباره بلند شوی.
 > اگر به کسی محبتی کرده ای و یا عمل سخاوتمندانه ای در مورد او انجام داده ای لازم نیست به او یادآوری کنی. به مردم کمک کن و خیلی زود فراموشش کن.
 > اگر درآمد بالایی داری تا زمانی که زنده ای از آن در جهت کمک به دیگران استفاده کن. این بهترین راه استفاده از ثروت است.
 > این حقیقت را بپذیر که گرچه ممکن است در خیلی موارد حق با تو باشد ولی گاهی اوقات هم امکان دارد اشتباه کنی.
> برنامه های علمی تلویزیون را تماشا کن تا افق دیدت بازتر شود.
> به روزداران افطاری بده هرچند با خرما دادن
> به همسر و فرزندت حتما «بــــگو» که دوستشان داری.
 >به انتقاداتی که از تو می شود گوش بده. این انتقادات باعث بالا رفتن دقت و افزایش قدرت خلاقیت می شود.
 > به ملاقات دوستان و بستگانی که در بیمارستان بستری هستند برو. لازم نیست بیشتر از چند دقیقه آنجا بمانی.
> خودت را به مبارزه بطلب و اهداف بزرگ داشته باش.
> در آشپزخانه و اتاق خواب همیشه شمع و گوگرد داشته باش تا موقع تاریکی دچار مشکل نشوی.
> در جشن عاطفه ها، نیکوکاری، و...شرکت کن هرچند با کمک جزیی.
 > راستگویی خیلی سخت است. اما بدان که کوچک ترین دروغ در انتقادنادرست از دیگران عواقب بسیار بدی را به بار می آورد.
> سعی کن با افراد مسن بسیار مؤدبانه رفتار کنی و صبور باشی.
> شجاعت را با حماقت اشتباه نکن.
> فراموش نکن که لذت هدیه دادن به دیگران بیشتر از هدیه گرفتن است.
> کارت را بهتر از هرکس دیگر انجام بده. این بهترین راه برای ایجاد امنیت شغلی است.
> مهم نیست چه سنی داری، هنگام سلام کردن دست پدر و مادرت را ببوس.
> وقتی احتیاج به کمک داری بگو: من مشکلی دارم، میشود لطف کنید و کمکم کنید؟ 
> وقتی به دنبال حق و حقوقت هستی وظایف و مسؤلیت هایت را فراموش نکن.
> وقتی به شدت عصبانی شدی وضو بگیر، از موقعیت فاصله بگیر، صلوات بفرست و... .
> وقتی می خواهی کار کنی یا جایی را رنگ بزنی لباس های کهنه بپوش.
> هرچند وقت یکبار از خودت بپرس که اگر مسئله پول نبود چه کاری انجام می دادی؟
> هرشب دندان هایت را مسواک بزن.
> هرکسی را که سعی می کند از نظر جسمی یا روحی پیشرفت کند تشویق کن.
> همیشه به حافظه ات اطمینان نکن. بعضی چیزها را بنویس.
> هیچ وقت به یک مرد نگو موهایش در حال ریختن است. خودش این را می داند.
 > هیچ وقت جنس بسیار گران را بدون چانه زدن نخر. از افرادی که حاضرند تخفیف زیادی بدهند خرید نکن یا با حساب و کتاب خرید کن مراقب باشد کلک یا تقلب در کار نباشد.
> هیچ وقت شرافت خود را به پول، قدرت یا شهرت نفروش.
 > هیچ وقت کسی را که غم سنگینی دارد نصیحت نکن و نگو: می دانم چه حالی داری. چون در واقع نمی دانی.
> هیچ وقت نگو: بچۀ من هرگز چنین کاری نمی کند.
> یادت باشد بسیاری از خطرات و مشکلات زاییده شک و تردید و بدبینی هستند.
 > یادت باشد بهترین رابطه بین تو و همسرت زمانی است که میزان عشق و علاقه تان به هم بیش از میزان نیازتان به یکدیگر باشد.
> یادت باشد که تاوان نادانی را باید به بهای سنگینی بپردازی.
> یادت باشد که نیمی از شادی موفقیت و پیروزی در صبر و شکیبایی است.
 > یادت باشد گاهی اوقات به دست نیاوردن آنچه می خواهی نوعی لطف خدا است. گاهی خانمی خواستگاری را از دست می دهد و تأسف می خورد بعدا متوجه می شود معتاد یا بزهکار بوده.

 

 va2_(2)~1.jpg

 

+ نوشته شده در  سه شنبه سوم اسفند ۱۳۹۵ساعت 20:45  توسط مسئول هیئت  |  نظر بدهید

کوچک های بزرگ زندگی6


> اختلافات خود و همسرت را با فرد قابل اعتماد و باتجربه و امین در میان بگذارید نه با خانواده خود.
> از دانش آموزانی که برای به دست آوردن مخارج درسی شان دستفروشی می کنند خرید کن.
> از زندگی پوچ و بی هدف بپرهیز.
> اشتباهات و ضعف های خود و دیگران را بیش از حد و بزرگ جلوه نده.
> اگر از عهده انجام کارهای مهم برمی آیی وقتت را صرف انجام کارهای کم اهمیت نکن.
> اگر میخواهی سالی خوب و پربار داشته باشی از همان اولین روز سال تلاش خود را آغاز کن.
> باورهای دینی عمیق نقش مهمی در سلامت جسم و روان و روح دارند.
 > بدان که شخصیت فرزندانت مانند سوپ مقوی و خوشمزه است. هر دو در خانه درست می شود و شکل می گیرند.
> برای پاسخ خود دلیل منطقی و قانع کننده بیاور.
 > برای تصمیمات مهم زندگی مانند ازدواج مشورت با کارشناس دینی و مشاور ازدواج یادت نرود وگرنه احتمال گرداب اختلافات و طوفان طلاق زیاد است.
> بگذار بعضی مسائل همیشه پوشیده و مخفی بماند.
> بلافاصله پس از ازدواج شروع به پس انداز مخرج تحصیلی فرزندانت کن.
> به باورهای دینی دیگران توهین نکن.
> به کسی عشق بورز که لیاقتش را داشته باشد.
> به یاد داشته باش که مدارا و کنار آمدن با مردم هشتاد درصد آرامش و موفقیت را تضمین می کند.
> تعصبی را که بر اساس نژاد، جنسیت یا سن باشد هرگز نپذیر.
 > دروغ بد در زندگی فردی، اجتماعی و روابط بین الملل کثیف است مانند آمریکا نباش که به بهانه دمکراسی با سوریه و یمن در ستیز است از استبداد بحرین و عربستان حمایت می کند.
> زندگی کوتاه است. از لحظات زودگذر آن کمال استفاده را بکن.
> سعی کن حضورت در هر مجلسی سبب نشاط و شادی دیگران شود.
> سعی کن دست دادنت مانند یک قرارداد امضاء شده معتبر باشد.
 > فیلم های مبتذل ممکن است لحظاتی لذتبخش باشند ولی اعتیادآور است و بابالا بردن انتظارات ذهنی واهی لذت زندگی زناشویی را از شما می گیرد.
> کسانی را که دوستت دارند هرگز از یاد نبر.
> مهربانی را با ضعف اشتباه نکن.
 > نگرانی آسایش و آرامش را سلب میکند. وقتی مسئله ای تو را ناراحت میکند و باعث نگرانی ات میشود، قبل از خواب کارهایی را که میتوانی روز بعد برای حل آن انجام دهی یادداشت کن.
> وقتی چیزی را فقط برای یکبار در عمرت میخری مرغوب ترین و گران ترین نوعش را انتخاب کن.
> وقتی دوستانت به تو پیشنهاد کمک می دهند پیشنهادشان را بپذیر.
> وقتی نیاز به کمک داشتی در کمک خواستن از دیگران تردید نکن.
> هر ضرب المثلی را نپذیر برخی خرافات است و برخی با هم در تعارض و تضادند.
> همیشه اول به سؤالات آسان جواب بده.
> همیشه برای مواقع اضطراری مقداری پول در کیف پولت پنهان کن.
> همیشه بیش از حد نیاز آماده و مهیا باشد.
> همیشه خلاصه متن سخنانت را بعد از سخنرانی ارائه بده نه قبل از آن.
> هنگام تعطیلات دانشگاه یا مأموریتت به خانه برو.
> هیچ وقت از وسوسه شیطان غافل نباش.
> هیچ وقت در محل کار در مورد مشکلات خانوادگی ات صحبت نکن.
 > هیچ وقت شتاب نکن. حتی یک ثانیه تأمل هم می تواند سبب موفقیت شود.

 

 http://upir.ir/951/guest/-2-1.jpg

 

  • سید یحیی حسینی