عصمت

ائمه اطهار (علیه السلام)

عصمت

ائمه اطهار (علیه السلام)

فرهنگی -اجتمائی -حدیث و روایات -داستان وحکایات مذهبی -جبهه وجنگ -اینجانب دوست دارم از این طریق خدماتی را به ملت شریف ایران ارائه بدهم

نویسندگان

۷ مطلب با موضوع «خاطرات شهدا» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

شهید همدانی در جنگ‌های پارتیزنی تخصص بسیار خوبی داشت و شخصیت کاریزماتیک وی باعث وحدت شیعه و سنی در سوریه شد.

به گزارش خبرنگار دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ سردار شهید حسین همدانی از اعضا و بنیانگذاران سپاه همدان و کردستان بود و از سال ۱۳۵۹ در دفاع مقدس شرکت داشت.  وی همچنین از فرماندهان منطقه عملیاتی «بازی دراز» در جبههٔ کرمانشاه بود و مدتی فرمانده لشکر انصار الحسین(ع) همدان شد. شهید همدانی همچنین جانشین قرارگاه امام حسین(ع) و مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران و فرمانده سپاه محمد رسول‌الله(ص) تهران بوده است.

روزنامه وال استریت ژورنال درباره سردار همدانی نوشت: ژنرال همدانی یکی از فرماندهان نخبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده و او به عنوان افسر سپاه پاسداران اعلام خدمت داشته است. شهید همدانی یک متخصص در نحوه رزم عملیات نیروهای منظم با شبه نظامیان است.

وحشت تروریست‌های تکفیری از ابووهب/ سردار همدانی چگونه به شهادت رسید؟+تصاویر

شهید همدانی، در جوانی با تفکرات حضرت امام (ره) آشنا شده و از محضر درس مکارم اخلاق و احکام شهید محراب آیت‌الله مدنی که در همدان تبعید بودند، بهره برد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی پایه‌گذاری و تأسیس سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی، استان همدان را آغاز و خود نیز به عنوان یکی از ارکان اصلی شورای عالی فرماندهی سپاه استان همدان، فعالیتش را آغاز کرد و با کمک همرزمان و پاسداران آن خطه، به پاکسازی عناصر طاغوت و عوامل فساد و نفاق برآمده و از آنجایی که چندین بار به دست ساواک دستگیر شده و مورد تعقیب بود، عوامل طاغوت را به خوبی می‌شناخت.

وحشت تروریست‌های تکفیری از ابووهب/ سردار همدانی چگونه به شهادت رسید؟+تصاویر
** مسئولیت‌های سردار سرتیپ شهید حسین همدانی در هشت سال دفاع مقدس:

با آغاز جنگ تحمیلی، لحظه‌‌ای درنگ نکرده و راه کردستان را در پیش گرفت و از آنجا که پیش از جنگ نیز به کمک مردم محروم کردستان شتافته و با دیگر دوستان و همرزمان در آنجا نیز گروهک‌های ضدانقلاب را می‌شناخت، دیری نپایید که به صف دشمن‌ستیزان پیوست و فرماندهی عملیات‌های مطلع‌الفجر را با پیروزی کامل تجربه کرد. فرماندهی جبهه میانی سرپل ذهاب نیز از دیگر گام‌‌هایی بود که در راستای مبارزه با دشمن بعثی برداشته و پس از مدتی کوتاه به همراه "حاج احمد متوسلیان" و "شهید همت" و"شهید شهبازی" در تشکیل و سازماندهی لشکر 27 محمد رسول الله (ص) نقش بسزایی داشت. عملیات فتح‌المبین و بیت‌المقدس آن هم با مسئولیت فرماندهی محورهای عملیاتی، تجربه‌ای نو در قالب هدایت تیپ و لشکر بوده که از فاتحان خرمشهر، سهمی را از آن خود کرد و سپس از تشکیل یگان‌های رزم سپاه به عنوان بانی و نخستین فرمانده لشگر 32 انصارالحسین (ع) استان همدان، وارد میدان نبرد علیه دشمن بعثی شد.

دیری نپایید که هدایت و فرماندهی لشکر 16 قدس گیلان را به او واگذار کردند و عملیات‌‌های مهم و حیاتی همچون کربلای 4 و کربلای 5 را با شیرمردان گیلکی به سرانجام رساند. معاونت اطلاعات و عملیات قرارگاه عملیاتی قدس که چندین لشکر و تیپ مستقل را تحت امر داشت، از فرمانده زبده همچون دیگر فرماندهان سپاه اسلام،  فرماندهی ساخت که تا آخرین عملیات موفق سپاه اسلام با منافقین کوردل که با نام مرصاد بود، لحظه‌ای آرام نگرفت و پس از دفاع مقدس به دانشگاه فرماندهی و ستاد رفته و تحصیل تئوریک و آکادمیک هدایت یگان‌ها را هم به تجربیات ارزنده‌اش افزود و با انتصاب به عنوان فرمانده قرارگاه نجف اشرف و لشکر 4 بعثت در غرب کشور، کارنامه‌ای موفق از خود به جای گذاشت.
 
معاون هماهنگ‌کننده نیروی زمینی و جانشینی نیروی مقاومت بسیج در دو دوره و فرماندهی لشکر 27 محمد رسول‌الله(ص) و به همراه آن، جانشینی قرارگاه ثارالله(ص)، از دیگر مسئولیت‌های شهید همدانی بود و معاون مرکز راهبردی سپاه ، مشاور عالی فرمانده کل سپاه و جانشینی سازمان بسیج مستضعفان از او فرمانده‌ای کهنه‌کار با کوله‌باری تجربه و شناخت ساخته که سبب شده است تا حساس‌ترین و مهمترین سپاه کشور که دارای ویژگی‌های خاص است، بر عهده ایشان گذاشته شود.

وحشت تروریست‌های تکفیری از ابووهب/ سردار همدانی چگونه به شهادت رسید؟+تصاویر
سردار سرتیپ همدانی، مفتخر به دریافت دو نشان فتح از دست مقام معظم رهبری و فرمانده کل قواست که به خاطر هدایت و فرماندهی موفق لشکرهای تحت امر در دوران دفاع مقدس بوده است.

نشریه فارن پولیسی  درباره شهید همدانی نوشت؛ او در اوایل 1979 برای مبارزه با شورشیان "کردستان" و سپس در جنگ ایران و عراق (دوران 8 سال دفاع مقدس) ایفای نقش کرد.

روزنامه وال استریت ژورنال درباره شهید همدانی نوشت: شهیدهمدانی یکی از فرماندهان نخبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده و او به عنوان افسر سپاه پاسداران اعلام خدمت داشته است. همدانی یک متخصص در نحوه رزم عملیات نیروهای منظم با شبه نظامیان است.


علی ثابت از همرزمان شهید سردار شهید حسین همدانی از فرماندهان خبره نظامی کشورمان در جنگ تحمیلی از رشادت‌ها و خاطرات ابووهب اطلاعات کلیدی از شهادت و ناگفته‌هایی از این سردار شهید گفت.

سردار شهید حسین همدانی یکی از فرماندهان قدیمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جنگ تحمیلی و از بنیانگذاران سپاه همدان بود و مدتی نیز فرماندهی لشکر 27 محمدرسول‌الله(ص) را برعهده داشت. این شهید گرانقدر که از مستشاران ارشد نظامی ایران در دفاع از حرم عقیله بنی هاشم حضرت زینب(س) بود، در سوریه به شهادت رسید. علی ثابت از همرزمان این شهید در جنگ تحمیلی  از رشادت ها و خاطرات ابو وهب اطلاعات کلیدی از شهادت و ناگفته‌هایی از این سردار شهید گفت.

این شهید از سال 1390 به عنوان مستشار عالی در حالی به کشور سوریه برای دفاع از حریم اهل بیت به ویژه حرم حضرت زینب (س) می‌رود که این کشور در حال سقوط بود. تا آن جایی که کاخ ریاست جمهوری همواره مورد هدف قرار می‌گرفت.

وی می‌افزاید: تکفیری ها و جبهه النصره 4 سال به دنبال شهادت سردار بودند و یک مرتبه در محل سکونت خودش مورد هدف اسلحه های دور برد و دوربین دار قرار گرفت که به سرانجام نرسید.

ثابت درباره مهمترین اقدامات ابو وهب در سوریه می‌گوید: این شهید صرف نظر از امنیت در حرم حضرت زینب (س)، سازماندهی، برنامه‌ریزی برای ارتش سوریه و تشکیل بسیج مردمی در سوریه را عهده دار بود و نیروهای 16 استان سوریه را به تفکیک سازماندهی کرد. سردار شاهرگ حیاتی دشمن در نوار حماس را که از طریق آن صهیونیسم و جبهه النصره تامین مالی و تجهیزاتی می‌شدند از بین برد و پس از آن بود که آرامشی در سوریه برای برگزاری یک انتخابات برقرار شد. 

وی ادامه داد: به قول مفسرین نطامی دنیا سردار شهید همدانی در جنگ‌های پارتیزنی تخصص بسیار خوبی داشت و شخصیت کاریزماتیک و جاذبه سردار باعث شد میان شیعه و سنی در آن مناطق وحدت به وجود بیاید.

ثابت گفت: انتخاب شهید همدانی به عنوان مستشار نظامی در سوریه به دلیل شناخت دقیق حاج قاسم سلیمانی و سرلشکر جعفری از تخصص های وی از زمان دفاع مقدس بود. بعد از شهید شوشتری به سردار همدانی شیخ طایفه می گفتند. محبوبیت زیادی در میان بسیجیان سطح کشور داشتند دو دوره در کشور جانشین فرماندهی نیروی مقاومت بسیج را بر عهده داشتند.

همرزم شهید همدانی گفت: ماهیت نیروی قدس سپاه و ماموریت هایی که انجام می دهند سری است. حتی سردار از جلساتی که با حضرت آقا داشت مواردی بیان نمی‌کرد اما در پیام رهبری می‌شود علاقه ایشان را به وی فهمید. حضرت آقا توصیه و سفارش های مخصوصی برای سردار داشتند.

وی افزود یکی از دوستان نزدیک سردار شهید همدانی می‌گفت: حضرت آقا بعد از ماموریت‌ها به سردار همدانی می‌گفتند برای حفظ شما دعا می کنم، سردار هم گفته بود توجه شما خستگی را از تن ما در می‌آورد.


وی درباره بهترین تفریح و علاقه شهید می گوید: سردار همدانی به هنر خواندن و نوشتن علاقه بسیاری داشت و از این راه کارهای فرهنگی انجام می‌داد؛ کتابخانه بزرگی در منزل داشت و همیشه دوستان و جوانان رابه کتاب خوانی سفارش می‌کرد؛ همواره به دوستان کتاب هدیه می‌داد و برای هدایت هر شخصی برایش کتاب می‌خرید. برای کار کردن به درجه، منصب و جایگاه فکر نمی‌کرد و هر جا کار بود اول حاضر می‌شد. اگرچه شهادت وی داغ بزرگی است اما مزد زحمات و مجاهدت هایش را گرفت.

وحشت تروریست‌های تکفیری از ابووهب/ سردار همدانی چگونه به شهادت رسید؟+تصاویر

همرزم شهید همدانی از ملاقات خانوادگی سردار در یکشنبه یک هفته قبل از شهادت می‌گوید: سردار از همسرش خواسته بود تا تمام فرزندان را دور هم جمع کند، با اینکه پسر بزرگشان مشغله داشت اما سردار اصرار کرد تا حتما خودش را به جمع خانواده برساند، آن شب  روحیه شادابی داشت گویا می دانست قرار است دیگر بر نگردد.

** نحوه شهادت سردار همدانی

قبل از آخرین سفر وی به سوریه خدمت حضرت آقا رفت.روز سفر با وی قرار داشتم، هر بار تماس می گرفتم جوابی نمی داد تا اینکه به تلفن خانه زنگ زدم و همسرشان گفتند حاج آقا عجله دارد. حتی با خودشان لباس هم نبردند. کیفیت شهادت هم اینگونه بود که ساعت 3:30 با همکارانش برای بازدید و شناسایی به منطقه‌ای که دست تکفیری‌ها بود رفته و در راه به کمین بر می خورند، پاره ای از آتشی که دشمن در ان جا روشن کرده به ماشین اصابت می کند و ماشین را منحرف کرده و به رگبار می بندند و راننده از ناحیه کمر و سردار از ناحیه چشم و سر آسیب جدی دیده و به بیمارستان فرستاده می شود که ساعت 8 شب شهید می شود. "یک تسبیح و یک انگشتر متبرک شده همراه با پیکر شهید همدانی هدیه حاج قاسم که همراه سردار همدانی دفن شد".

همیشه سخنانش برگرفته از دفاع مقدس یا منویات رهبر یا حضرت امام بود. آلبومی از حضرت امام و مقام معظم رهبری داشت و هر وقت دلش می گرفت آن را نگاه می کرد. بسیار ولایت مدار بود و می گفت اگر حضرت آقا دستور دهند تا پای جان حاضر به انجام آن هستم و درنگ نمی کنم.

در بخشی از وصیت‌نامه سردار شهید حسین همدانی آمده است: از امام و مولایم حضرت آیت‌الله‎العظمی سیدعلی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) که نتوانستم سرباز خوبی باشم عذرخواهی و کوتاهی مرا ان‌شاالله به لطف و بزرگواری خودشان ببخشند.

وحشت تروریست‌های تکفیری از ابووهب/ سردار همدانی چگونه به شهادت رسید؟+تصاویر

** حضور رهبر معظم انقلاب در منزل سرلشکر شهید حسین همدانی

خدا درجات شهید همدانی را عالی کند، با پیغمبر (ص) با سید الشهداء(ع) محشورشان کند، با رفقای شهیدش که قبل از او رفتند محشورش کند.

آقا با دعا برای شهید همدانی شروع می‌کنند و بعد، از التماس دعاهای امثال شهید همدانی برای اینکه شهادت نصیبشان شود می‌گویند و یک‌دفعه چیزی می‌گویند که انتظارش رانداریم:«البته من دعا نمی‌کنم!»

وحشت تروریست‌های تکفیری از ابووهب/ سردار همدانی چگونه به شهادت رسید؟+تصاویر

"به این معنی که می‌گویم ان‌شاءالله بعد از بیست سال، سی سال دیگر شهید شوید، می‌گویم ما با شما هنوز خیلی کار داریم. اما خب می‌روند در میدان‌های خطر و به آرزویشان می‌رسند که بزرگ‌ترین سعادت است برای اینها"

 گزارش از مهدی شهرودی
  • سید یحیی حسینی
  • ۰
  • ۰

اینجا محل قرار نیست

Picture1


 اینجا محل قرار نیست. اینجا محلی نیست که سرمایه عمرمان را در جهت ساختن و آباد کردن آن صرف کنیم، نگذاریم حیثیت فطری و خدادادیمان با مرگ در کنج بیغوله‌ها و خرابه‌های به ظاهر آباد لکه‌دار شود. 
شهید غلام عباس محمدی

 گفته بودند «کاخ جوانانِ شوش جوون ها رو پاک عوض کرده، باید یه کاریش کرد.»
رفته بود از نزدیک آنجا را دید زده بود. موتورخانه اش را دیده بود. گفته بود «خودشه!»
بعد از انفجار، برق منطقه دو روز قطع بود. برق کاخ جوانان بیشتر.
چند هفته روى شیشه در ورودى زده بودند «تا اطلاع ثانوى تعطیل است.»   شهید بروجردی
منبع : برگرفته از مجموعه کتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | عباس رمضانی
منبع کلام شهدا:سایت خادمین

ارسال شده دردی ۲۶, ۱۳۹۵برای اینجا محل قرار نیست دیدگاهی بنویسید ویرایش

جنایتی تکان دهنده از جاهلیت

جنایتی تکان دهنده از جاهلیت

شخصی به حضور پیامبر (صلی الله علیه وآله ) آمد و مسلمان شد، پس از مدتی به حضور آن حضرت رسید و عرض کرد: آیا توبه من قبول است ؟.

پیامبر (صلی الله علیه وآله ) فرمود: خداوند توبه پذیر مهربان است .

او گفت : گناه من بسیار بزرگ است !

پیامبر فرمود: وای بر تو، عفو و بخشش خدا بزرگتر است ، حال بگو بدانم گناهت چیست ؟

او عرض کرد: من به یک مسافرت طولانی رفتم ، همسرم باردار بود، پس از چهار سال به خانه برگشتم ، همسرم به استقبال من آمد، و پس از احوال پرسی دیدم در خانه ما دخترکی رفت و آمد می کند، به همسرم گفتم : این دخترک کیست ؟ (از ترس اینکه او را نکشم ) گفت : دختر همسایه است ، با خود گفتم لابد پس از ساعتی می رود، ولی دیدم او همچنان در خانه من است و همسرم او را پنهان می کند، به همسرم گفتم : راستش را بگو این دخترک کیست ؟

گفت : یادت هست که وقتی مسافرت رفتی من باردار بودم ، این دخترک نتیجه همان بارداری است و دختر تو است !

وقتی فهمیدم که دختر من است ، شب تا صبح ناراحت بودم ، که با او چه کنم ، وجود او ننگ است ، سرانجام صبح زود از خواب بیدار شدم ، نزدیک بستر دختر، رفته دیدم خوابیده ، او را بیدار کردم و به او گفتم با من بیا به نخلستان برویم ، بیل و کلنگ را برداشتم و براه افتادم ، او نیز به دنبال من می آمد، وقتی به نخلستان رسیدیم ، زمینی را در نظر گرفتم ، و به کندن گودالی مشغول شدم ، دخترک مرا کمک می کرد و خاکها را بیرون می ریخت ، وقتی که گودال به وجود آمد، پاهای دخترک را گرفتم و او را به گودال انداختم …

(اشک در چشمان پیامبر (صلی الله علیه وآله ) حلقه زد… و آن حضرت منقلب شد…)

سپس دست چپم را روی شانه او گذاشتم و به روی او با دست راست خاک می ریختم ، او پابپا م

images

ارسال شده دردی ۲۵, ۱۳۹۵برای جنایتی تکان دهنده از جاهلیت دیدگاهی بنویسید ویرایش

  • سید یحیی حسینی
  • ۰
  • ۰

  • سید یحیی حسینی
  • ۰
  • ۰

عرب اما ایرانی

یکی از رزمندگان سیاهپوست خوزستان، یک بار نزدیک سنگر عراقی ها با زبان عربی، داد و فریاد راه انداخته بود که «بیایید بیرون! ایرانی ها حمله کردند!» و اولین افرادی را که سراسیمه از سنگر خارج شده بودند، به گلوله بسته و به درک واصل کرده بود.

 

  • سید یحیی حسینی
  • ۰
  • ۰

اتوبوس بهشت

خمپاره و گلوله توپ و تانک و امثال آن. بدین خاطر که بچه ها بعضا به وسیله اصابت آنها به فیض شهادت می رسیدند و به بهشت خشنودی حق تعالی راه می یافتند، گویی این توپ و خمپاره اتوبوس مخصوص بهشت بود که همراهان خود را به مقصود و مقصد می رساند.

 

 

  • سید یحیی حسینی
  • ۰
  • ۰

بوی گلاب

 

صدای اذان تو گوش‌هایم پیچید. غروب شده بود، بوی گلاب می‏آمد، به عقب برگشتم، زنی نشسته بود و شیشه گلاب را روی سنگ قبر پسر سیزده ساله‏اش می‏ریخت، روی سنگ قبر او هم نوشته بود: «شهادت: هفده شهریور.‌»

 

سردم شده بود، با مامان خدا حافظی کردم. قدم‌هایم روی سنگ‌هایی که کلمه سرخ «شهادت» بر همه آنها به چشم می‏خورد، به کندی جلو می‏رفت. دلم می‏خواست سرم را روی شانه‏های پدر بگذارم و اشک بریزم، برای آن سال‌هایی که به جای مادر نوازشم می‏کرد.

 

لاله‏های قرمز و لاله‏های زرد، باغچه را پر کرده بود. باید به آنها برسم، نباید پژمرده شوند، تا روزی که امام به شهرمان بیاید قدم‌هایش را گلباران کنم، شاید شهدای دیگری بیایند و پیکرشان را پر از گل‌های سرخ و زرد کنم.


 

 

 

  • سید یحیی حسینی
  • ۰
  • ۰

خداوندا! روزی شهادت می‏خواهم که از همه چیز خبری هست، الا شهادت

... خداوندا! فقط می‏خواهم شهید شوم، شهید در راه تو. خدایا مرا بپذیر و در جمع شهدا قرار بده. خداوندا! روزی شهادت می‏خواهم که از همه چیز خبری هست، الا شهادت...

با تمام وجود درک کردم که عشق واقعی تویی و عشق به شهادت بهترین راه برای دست یافتن به این عشق است.

نمی‏دانم چه باید کرد؛ فقط می‏دانم زندگی در این دنیا بسیار سخت می‏باشد. واقعاً جایی برای خودم نمی‏یابم. هر موقع آماده می‏شوم چند کلمه‏ای بنویسم، آن­قدر حرف دارم که نمی‏دانم کدام را بنویسم؟ از درد دنیا، از دوری از شهدا، از سختی زندگی دنیایی، از درد دست خالی بودن برای فردای آن دنیا و هزاران هزار حرف دیگر که در یک کلام اگر نبود امید به حضرت حق واقعاً چه باید می‏کردیم؟!

راستی چه بگویم؟ سینه‏ام از دوری دوستان سفر کرده، از درد، دیگر تحمل ندارد. خداوندا! تو کمک کن چه کنم؟ فقط و فقط به امید و لطف حضرت تو امیدوار هستم. خداوندا! خود می‏دانم بد بودم و چه کردم که از کاروان دوستان شهیدم عقب مانده‏ام و دوران سخت را باید تحمل کنم. ای خدای کریم! ای خدای عزیز و رحیم و کریم! تو کمک کن به جمع دوستان شهیدم بپیوندم.

وقتی به عکس نگاه می‏کنم، از درد سختی که تمام وجودم را می‏گیرد، دیگر تحمل دیدن ندارم. دوران لطف بی‏منتهای حضرت حق، دوران جهاد، دوران عشق دوران، رسیدن آسان به حضرت حق. وای! من بودم نفهمیدم. وای! من هستم که باید سختی دوران را طی کنم. الله‏اکبر؛ خداوندا! خودت کمک کن. خداوندا! تو را به خون شهدای عزیز و همه بندگان خوبت قسم می‏دهم شهادت را در همین دوران نصیب بفرما. و توفیقم بده هر چه زودتر به دوستان شهیدم برسم.

فرازهایی از وصیت‏نامه شهید احمد کاظمی

  • سید یحیی حسینی