عصمت

ائمه اطهار (علیه السلام)

عصمت

ائمه اطهار (علیه السلام)

فرهنگی -اجتمائی -حدیث و روایات -داستان وحکایات مذهبی -جبهه وجنگ -اینجانب دوست دارم از این طریق خدماتی را به ملت شریف ایران ارائه بدهم

نویسندگان

۶ مطلب با موضوع «حضرت علی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

اززمین خوردن کسی شاد مشو

که نمیدانی گردش روزگار برای تو چه در آستین دارد

امام علی علیه السلام

گر برسر نفس خود امیری مردی

 ازخوردو کلان خورده نگیری مردی

مردی نبود فتاده را پای زدن

دست هر فتا ده را بگیری مردی

  • سید یحیی حسینی
  • ۰
  • ۰

مردمی بودن امام علی                                                                                                                                                                        

پس از آنکه ویژگى هاى حاکم اسلامى را مشروحا بیان فرمود و رهبرانى که ویژگى هاى لازم را نداشته و ندارند را طرد کرد، به ویژگى هاى خود و حکومت برحق خود مى پردازد تا مردم حق و باطل را آشکارا بشناسند و زلال حقیقت را به روشنى دریابند.
الف - ویژگى هاى حکومت امام علیه السلام
در خطبه سوّم مى فرماید :
فَمَا رَاعَنِى إ لا وَالنَّاسُ کَعُرفِ الضَّبُعِ إ لَیَّ، یَنثَالُونَ عَلَیَّ مِن کُلِّ جَانِبٍ، حَتَّى لَقَد وُطِى ءَ الحَسَنَانِ، وَشُقَّ عِطفَایَ، مُجتَمِعِینَ حَولِى کَرَبِیضَةِ الغَنَمِ.
فَلَمَّا نَهَضتُ بالاَْمْرِ نَکَثَتْ طَائِفَةٌ، وَمَرَقَتْ اءُخْرَى ، وَقَسَطَ آخَرُونَ: کَاءَنَّهُم لَم یَسمَعُوا اللّهَ سُبحَانَهُ یَقُولُ: تِلکَ الدَّارُ الاخِرَةُ نَجعَلُهَا لِلَّذِینَ لاَ یُرِیدُونَ عُلُوّا فِى الاَْرْضِ وَلاَ فَسَادا، وَ العَاقِبَةُ لِلمُتَّقِینَ
بَلَى ! وَاللّهِ لَقَد سَمِعُوهَا وَوَعَوهَا، وَلکِنَّهُم حَلِیَتِ الدُّنیَا فِى اءَعیُنِهِم ، وَرَاقَهُم زِبرِجُهَا!

روز بیعت ، فراوانى مردم چون یال هاى پر پُشت کَفتار(65) بود، از هر طرف مرا احاطه کردند، تا آن که نزدیک بود حسن و حسین علیه السلام لگد مال گردند، و رِداى من از دو طرف پاره شد، مردم چون گلّه هاى انبوه گوسفند مرا در میان گرفتند.
امّا آنگاه که بپاخاستم و حکومت را به دست گرفتم ، جمعى پیمان شکستند،(66) و گروهى از اطاعت من سرباز زده از دین خارج شدند،(67) و برخى از اطاعت حق سر بر تافتند،(68)
گویا نشنیده بودند سخن خداى سبحان را که مى فرماید:
(
سراى آخرت را براى کسانى برگزیدیم که خواهان سرکشى و فساد در زمین نباشند و آینده از آنِ پرهیزکاران است )(69)
آرى ! به خدا آن را خوب شنیده و حفظ کرده بودند، امّا دنیا در دیده آنها زیبا نمود، و زیور آن چشم هایشان را خیره کرد.

ویژگى ها در خطبه 3
1 -
حضور مردم در صحنه ... لولا حضور الحاضر خ 3 / 16
2 -
اتمام حجّت ... و قیام الحجة به وجود الناصر خ 3/16
3 -
اداى پیمان الهى ... و ما اخذ الله على العلما خ 3 / 16
4 -
آگاهى به مسئولیّت ها ... اَلاّ یقاروا... ظالم خ 3 / 17 و 16
5 -
بیعت عمومى مردم ... مجتمعین حولى خ 3/12 و 13

ب - شرکت عموم اقشار جامعه در بیعت با امام
امام على علیه السلام در خطبه 229 به ابعاد گسترده و گوناگون حکومت خود مى پردازد و نقش اقشار گوناگون مردم را در انتخاب و بیعت بگونه شگفت آورى بیان مى دارد که :
مردم امام علیه السلام را مى خواستند
و بدون اجبار و اکراهى به او راءى دادند،
و همه در انتخابات رهبرى شرکت داشتند که این ویژگى مهمّ را دیگر حکومت ها نداشتند.
وَبَسَطتُم یَدِى فَکَفَفتُهَا، وَمَدَدتُمُوهَا فَقَبَضتُهَا، ثُمَّ تَدَاکَکتُم عَلَیَّ تَدَاکَّ الاِْبِلِ الْهِیمِ عَلَى حِیَاضِهَا یَوْمَ وِرْدِهَا، حَتَّى انْقَطَعَتِ النَّعلُ، وَسَقَطَ الرِّدَاءُ، وَوُطِئَ الضَّعِیفُ، وَبَلَغَ مِن سُرُورِ النَّاسِ بِبَیعَتِهِم إِیَّایَ اءَنِ ابتَهَجَ بِهَا الصَّغِیرُ، وَهَدَجَ إِلَیهَا الکَبِیرُ، وَتَحَامَلَ نَحوَهَا العَلِیلُ، وَحَسَرَت إِلَیهَا الکِعَابُ.

دست مرا براى بیعت مى گشودید و من مى بستم ، شما آن را به سوى خود مى کشیدید و من آن را مى گرفتم ، سپس چونان شتران تشنه که به طرف آبشخور هجوم مى آورند بر من هجوم آوردید، تا آن که بند کفشم پاره شد، و عبا از دوشم افتاد، و افراد ناتوان پایمال گردیدند، آنچنان مردم در بیعت با من خشنود بودند که خردسالان شادمان ، و پیران براى بیعت کردن لرزان به راه افتادند، بیماران بر دوش خویشان سوار، و دختران جوان بى نقاب به صحنه آمدند. (70)

ویژگى هاى بیعت مردم با امام على علیه السلام در موارد
زیر خلاصه مى شود :
1 -
آمادگى مردم ... وبسطتم یدى فکففتها خ 229/1
2 -
اصرار مردم ... وبسطتم یدى فکففتها خ 229/1
3 -
واقع نگرى امام ... و مددتموها فقبضتها خ 229/1
4 -
هجوم بى نظیر مردم ... تداککتم ... الا بل الهیم خ 229/1
5 -
به خطر افتادن سلامت امام
الف - پاره شدن بند کفش امام ... انقطعت النّعل خ 229/1
ب - افتادن عبا از دوش امام ... وسقط الرّداء خ 229/2
ج - پایمال شدن ضعیفان ... وطئ الضّعیف خ 229/2
6 -
شادى مردم ... سرور النّاس ببیعتهم خ 229/2
الف - به وجود آمدن کودکان ... ابتهج بها الصّغیر خ 229/2
ب - آمدن پیران ... هدج إ لیها الکبیر خ 229/2
ج - آمدن بیماران ... تحامل نحوها العلیل خ 229/2
د - حضور دوشیزگان ... حسرت إ لیها الکعاب خ 229/2

  • سید یحیی حسینی
  • ۰
  • ۰

چرا صلح

پرسش :

 

اگر کفر معاویه بخاطر قتال با علی (ع) ثابت شود، پس چرا امام حسن (ع) با وی صلح نمود؟

 

پاسخ :

 

در پاسخ به این شبهه باید گفت که، کفر معاویه نه تنها به خاطر قتال با علی (ع) ثابت می‌شود، بلکه به دلائل مختلف دیگر ثابت شده است و از مسلّمات است (و فقط عوام اهل سنّت او را مسلمان و کاتب وحی و صحابی پیامبر (ص) و خال المؤمنین می‌خوانند) که در ذیل به بعضی از آن دلائل اشاره می‌شود. اولاً، خداوند در قرآن می‌فرماید: (و ما جعلنا الرؤیا التی أرَیْنک الا فتنةً للناس و الشجرة الملعونة فی القرآن و نُخوِّفُهم فما یزیدهم الاّ طغیاناً کبیرا)[1] یعنی: (و ما آن رویایی که به تو نشان دادیم فقط برای آزمایش مردم بود، همچنین شجرة ملعونه (= درخت نفرین شده) را که در قرآن ذکر کرده‌ایم، ما آن‌ها را بیم داده و (انذار) می‌کنیم، اما جز طغیان عظیم چیزی برآنها نمی‌افزاید.) در مورد تفسیر این آیه مفسرین از جمله فخر رازی و سیوطی در ذیل این آیه آورده‌اند که، (رأی رسول الله (ص) بنی امیّه ینزون علی منبره نزو القرد فساءه ذلک)[2] یعنی: (پیامبر (ص) در عالم رؤیا دید که بنی‌امیّه مانند بوزینگان بر منبر آن حضرت بالا و پایین می‌روند، در این هنگام جبرئیل آیة مذکور را بر پیامبر (ص) نازل فرموده است.) پس وقتی خداوند متعال نژاد بین‌امیه را که در رأس آن‌ها ابوسفیان و معاویه بودند، شجرة ملعونه خطاب می‌کند و قطعاً معاویه که اصلی‌ترین شاخه این درخت می‌باشد، ملعون است و مورد لعن الهی واقع می‌شود، چگونه می‌تواند مورد کفرو شرک به خداوند قرار نگیرد.

ثانیاً: چگونه است این کلام خداوند راجع به معاویه که می‌فرماید: (و مَنْ یقتل مُومناً متعمداً فجزائُهُ جهنّم خالدین فیها و غضب الله علیه و لعنه و اَعَدَّ له عذاباً عَظیماً.)[3] یعنی: (هر کس فرد با ایمانی را از عمد به قتل برساند، مجازات او دوزخ است،‌در حالی که جاودانه در آن می‌ماند، و خداوند بر او غضب می‌کند و او را از رحمتش دور می‌سازد و عذاب عظیمی برای او آماده ساخته است. در حالی که معاویه خود را خلیفة مسلمین می‌دانست با رشوه دادن به جعده (همسر امام حسن (ع) سبط اکبررسول خدا (ص) را به قتل رسانید، چرا که او سمّی را برای جعده فرستاد که اگر حسن بن علی (ع) را به قتل برسانی، یکصد هزار درهم به تو می دهم و همسر فرزند خود،‌یزید می نمایم؛ اما وقتی جعده دست خود را به خون آن حضرت آلوده کرد و سمّ را به ایشان خورانید، معاویه یکصد هزار درهم را به او داد، ولی او را به ازدواج پسرش یزید درنیاورد.[4] آیا به شهادت رسانیدن امام حسن (ع) که پیامبر (ص) دربارة او و برادرش امام حسین (ص) فرمود: (ان الحسن و الحسین سیداشباب اهل الجنة)[5] موجب کفر نمی‌شود؟ آیا پیامبر (ص) در حدیثی نفرمود: (اِنَّ الله حَرَّم الجنة من ظلم اهل بینی او قاتلهم او أغار علیهم اَوْ سَبَّهم)[6] و ( حرمت الجنة علی من ظلم اهل بیتی و آذانی فی عترتی)[7]یعنی: (همانا خداوند حرام کرد بهشت را بر کسی که ظلم روا دارد نسبت به اهل بیت من یا آن‌ها را به قتل برساند یا آن‌ها را غارت کند یا دشنام بدهد.) و (بهشت حرام شده است بر کسی که بر اهل بیتم ظلم روا دارد و مرا به واسطة اذیت رسانیدن به عترتم، اذیت نماید.) آیا حجر بن عدی و هفت نفر از یاران و اصحاب او که به امر معاویه به قتل رسیدند موجب کفر و لعن معاویه نمی‌شود؟[8]

ثالثاً روایتی که در کتب اهل سنّت آمده است که پیامبر اکرم (ص) فرمود: (اذا رأیتم معاویه علی منبری فاقتلوه.)[9] یعنی: (هنگامی که دیدید معاویه بر منبر من نشسته است پس او را بکُشید.) اگر منظور از منبر در این روایت مطلق منبر باشد یعنی هر منبری که معاویه برآن بالا برود و دعوای اسلام کند و خطبه بخواند بر آن منبر، آن منبر از برای رسول خدا (ص) محسوب می‌شود و منبر پیامبر (ص) و اسلام است. اما اگر منظور از منبر دراین روایت خاص منبر رسول خدا باشد (همان چوبها)، ابن سعد در طبقات روایتی را نقل می‌کند که معاویه به مدینه آمده و بر منبر رسول خدا (ص) بالا رفته است و بر آن قسم یاد کرد که ابن عمر را خواهم کشت.[10] پس در هر دو صورت معاویه واجب القتل بود، در حالی که مسلمین در این موضوع مسامحه کردند و کسی را که پیامبر (ص) دستور قتلش را صادر کند،‌مرتد است و کافر و موجب لعن او می‌شود.

رابعاً: از جمله دلائل واضحه بر کفر معاویه، سبّ و دشنام دادن بر امیرالمؤمنین علی (ع) بود، که معاویه بر مردم امر نموده بود، در قنوت نماز، نماز جمعه، منبرها و مجالس، علی بن ابی‌طالب (ع) را سبّ نمایند، و قطعاً آن کسی که، امام الموحدین، اخوالرسول، زوج البتول، امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب را در حیات و ممات آن بزرگوار سبّ نماید، یا به آن امر کند، ملعون و کافر است، زیرا پیامبر (ص) فرمود: (مَن سَبَّ عَلیّاً فقد سَبَّن) (و من سبّنی الله فَقَد سبَّ.)[11] یعنی: (هر کس سب و دشنام دهد علی (ع) را پس به تحقیق مرا دشنام داده است و هر کس مرا دشنام دهد همانا خداوند را دشنام داده است.) و باز پیامبر (ص) در خصوص علی بن ابی‌طالب (ع) می‌فرماید: یا علی انت سیّد فی الدنیا و سید فی الاخرة، حبیبک حبیبی، و حبیبی حبیب الله و عدوّک عدوّی و عدوّی عدوّالله والویل لمن ابغضک بعدی.)[12] یعنی: (ای علی تو آقا هستی در دنیا و آخرت، دوستدار تو، دوست من است و دوستدار من دوست خداست و دشمن تو، دشمن من است و دشمن من، دشمن خداست و وای بر کسی که بغض تو را بعد از من داشته باشد.) و یا روایت دیگر که پیامبر (ص) فرمود: (مَن احبنی فلیحب علیّاً و من أبغض علیّاً فقد أبغضنی، و من أبغضنی فقد أبغض الله عزّوجل و من أبغض الله ادخله النار.)[13] یعنی: (کسی که دوست بدارد مرا، باید دوست بدارد علی را و کسی که نسبت به علی بغض روا دارد مرا مورد بغض قرار داده و کسی که بغض مرا داشته باشد خدا را مورد بغض قرار داده که نتیجه اش آتش جهنّم است.) و یا در روایت دیگر که پیامبر (ص) فرمود: (لا یبغض علیّاً مؤمن، و لا یحبّه منافق)[14] یعنی: (مؤمن بغض علی (ع) را ندارد و منافق هم او را دوست نمی‌دارد.) و مثل این روایات و مضامین بسیار است که قطعاً کفر معاویه را اثبات می‌کند.

برای اطلاع بیشتر به کتاب (النصایح الکافیه لمن یتولی معاویه) نوشته سید ابی عقیل حضرمی رجوع شود

 

 

 

 

  • سید یحیی حسینی
  • ۰
  • ۰

مجلس غیبت

امام علی علیه السلام می فرماید :ما عُمِرَ مَجلِسٌ بِالغِیبَةِ إلاّخَرِبَ مِنَ الدِّینِ؛مجلسى که با غیبت آباد شود، دین در آن تباه مى‏شود.بحار الأنوار، ج 75، ص 259.

 

 

  • سید یحیی حسینی
  • ۰
  • ۰

حضرت علی ومرگ

امام علی علیه السلام می فرماید :وَاللَّهِ لاَبنُ أبی‏طالِبٍ آنَسُ بِالمَوتِ مِنَ الطِّفلِ بِثَدىِ اُمِّهِ؛به خدا سوگند که پسر ابوطالب با مرگ مأنوس‏تر است تا کودک به پستان مادرش.نهج البلاغه، خطبه 5.

 

 

  • سید یحیی حسینی
  • ۰
  • ۰


امام علی‏ علیه السلام، در روز جمعه، [1]  سیزدهم ماه رجب، [2]  سی سال پس از عام الفیل [3]  در درون کعبه، [4]  دیده به جهان گشود.

علّامه امینی درباره محلّ تولّد امام و این فضیلت بی بدیل می‏گوید:

این، حقیقتی‏ آشکار است که فریقین در اثبات‏ آن، متّفق‏ اند واحادیث‏ آن، متواتر و کتاب‏ها از آن، لبریز است. از این رو، به پراکنده گویی‏های یاوه سرایان، اهمّیتی ‏نمی‏دهیم، پس از آن که گروهی از بزرگان و سرشنا سان هر دو فرقه (شیعه واهل ‏سنّت) به متواتر بودن ‏روایات‏ ا ین ‏یادگار تاریخی‏ تصریح کرده‏ا ند. [5] .

18. المستدرک علی الصحیحین: گزارش‏های متواتر، دلالت دارند که فاطمه بنت اسد، امیر مؤمنان علی بن ابی طالب‏ علیه السلام را در درون کعبه به دنیا آورد. [6] .

19. روضة الواعظین - به نقل از جابر بن عبد اللَّه انصاری -: از پیامبر خدا درباره میلاد امیر مؤمنان علی بن ابی طالب‏ علیه السلام پرسیدم.

فرمود: «آه، آه! از بهترین مولود پس از من پرسیدی که بر سنّت مسیح تولّد یافت. خدای تبارک و تعالی، من و علی را از یک نور آفرید... سپس از صُلب آدم، در اصلاب پاک به رَحِم‏ های پاکیزه انتقال یافتیم. پس‏پیوسته این‏گونه بودیم تا خدای تبارک و تعالی، مرا از پشت پاک عبداللَّه بن عبد المطّلب پدیدار ساخت و به بهترین رَحِم، یعنی رَحِم آمنه سپرد. سپس خدای تبارک و تعالی، علی را از پشت پاک ابوطالب پدیدار ساخت وآن را به بهترین رَحِم، یعنی رَحِم فاطمه بنت اسد سپرد». [7] .

20. الإرشاد: [علی‏ علیه السلام] در روز جمعه، سیزدهم رجب، سی سال پس از عام الفیل، در مکّه و درون خانه حرمتدار خدا متولّد شد و جز او هیچ مولودی، نه پیش از او و نه پس از او، در خانه خدای متعال متولّد نشد و این، از گرامیداشت خدای متعال نسبت به او و بزرگداشت جایگاهش بود. [8] .

21. علل الشرائع - به نقل از سعید بن جبیر -: یزید بن قَعنَب می‏گوید که من با عباس بن عبدالمطّلب و گروهی از قبیله عبدالعُزّی، روبه‏روی کعبه نشسته بودم که ناگاه، فاطمه بنت اسد، مادر امیر مؤمنان جلو آمد. او در ماه نهم بارداری به علی‏ علیه السلام بود و درد زایمانش آغاز شده بود. پس گفت: پروردگارا ! من به تو و پیامبران و کتاب‏های آمده از سوی تو، ایمان دارم و سخن جدّم ابراهیم خلیل را تصدیق می‏کنم و این‏که او خانه کُهن و آزاد را ساخت. پس به حقّ بنا کننده این خانه و به حقّ فرزندی که در شکم دارم، زایمانم را بر من آسان گردان!

[یزید بن قعنب می‏گوید:] پس دیدیم که پشت کعبه باز شد و فاطمه، داخل شد و از چشمان ما پنهان گشت و دیوار کعبه به هم برآمد. خواستیم قفل در را بگشاییم؛ اما گشوده نشد. پس دانستیم که این، امری از امور خدای متعال است.

سپس فاطمه پس از چهار روز بیرون آمد، در حالی که علی‏ علیه السلام را در دست داشت. سپس گفت: من بر همه زنان پیش از خود، برتری یافتم؛ چون آسیه دختر مزاحم، خدا را پنهانی در جایی عبادت کرد که خدا عبادت در آن جا را جز از روی اضطرارْ دوست نمی‏دارد، و مریم دختر عمران، درخت خشک خرما را تکان داد تا از آن، خرمای تازه بخورد، و من به درون خانه حرمتدار خدا رفتم و از میوه‏ها و روزی‏های بهشتی خوردم. [9] .

 

 

  • سید یحیی حسینی