عصمت

ائمه اطهار (علیه السلام)

عصمت

ائمه اطهار (علیه السلام)

فرهنگی -اجتمائی -حدیث و روایات -داستان وحکایات مذهبی -جبهه وجنگ -اینجانب دوست دارم از این طریق خدماتی را به ملت شریف ایران ارائه بدهم

نویسندگان

۷ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

حکایت دیوانگان

از« ذوالنون» مصری روایت شده است که گفت : درهنگام سیاحت به شهری رسید م ودرحوالی  آن کوشکی به نظرم آمد اراسته ودر زیر آن نهری جاری بود ، برلب آّن نهر نشستم ووضومی گرفتم نظرم به جمال زن جمیله ای افتاد که بر بام کوشک بود .
چون مرا د ید  گفت : چون تورا از دور دیدم پنداستم د یوانه ای و چون وضو ی ترا د یدم گمان کردم تو مرد عالمی وچون پیش آ مد ی گفتم شاید عارفی، الحال مرا معلوم میشود نه دیوانه نه عالم ونه عارفی، چون اگر د یوانه بودی وضو نمی گرفتی واگر عام بود ی به جانب خانه نا محرم نمی آ مدی واگر عارف بودی به غیر خدای  به جای دیگر نظر نمی کردی .
  • سید یحیی حسینی
  • ۰
  • ۰

  • سید یحیی حسینی
  • ۰
  • ۰

  • سید یحیی حسینی
  • ۰
  • ۰

  • سید یحیی حسینی
  • ۰
  • ۰

طویله

در عملیات مرصاد، به اسلام آباد رسیدیم. جایی برای اختفا نبود، هر جا اطراق می کردیم، ممکن بود دشمن پیدایمان کند. فرمانده که مانده بود نیروهایش را کجا مخفی کند، به یکی، دو نفر از رزمنده ها گفت: «بگردید و این اطراف طویله ای را پیدا کنید.» بعد از دقایقی او برگشت. طویله ای جنب کارخانة یخ سازی پیدا کرده بود که پر از احشام گوناگون بود. به آن جا رفتیم. بی سیم چی که می خواست موقعیت را به ستاد لشکر اعلام کند، می گفت ما در «طویله» هستیم و ستاد متعجب از این که اسلام آباد کجا و شهر طویلة عراق کجا، که بالاخره با هزار زحمت بی سیم چی ما قضیه را به آنها تفهیم کرد. تشخیص فرمانده و انتخاب طویله، جان همة بچه ها را نجات داد؛ چون دشمن فکر می کرد نیروها از جاده می آیند و حتما در خانه های متروکه و بدون سکنه اطراق می کنند. ولی تصور نمی کرد که نیروها نه از طریق جاده، بلکه از طریق کوه بیایند و در طویله مستقر شوند، تا صبح منافقین را در کمینگاه خود غافلگیر کنند و راه گریزی برایش باقی نگذارند.

 

  • سید یحیی حسینی
  • ۰
  • ۰

عرب اما ایرانی

یکی از رزمندگان سیاهپوست خوزستان، یک بار نزدیک سنگر عراقی ها با زبان عربی، داد و فریاد راه انداخته بود که «بیایید بیرون! ایرانی ها حمله کردند!» و اولین افرادی را که سراسیمه از سنگر خارج شده بودند، به گلوله بسته و به درک واصل کرده بود.

 

  • سید یحیی حسینی
  • ۰
  • ۰

اتوبوس بهشت

خمپاره و گلوله توپ و تانک و امثال آن. بدین خاطر که بچه ها بعضا به وسیله اصابت آنها به فیض شهادت می رسیدند و به بهشت خشنودی حق تعالی راه می یافتند، گویی این توپ و خمپاره اتوبوس مخصوص بهشت بود که همراهان خود را به مقصود و مقصد می رساند.

 

 

  • سید یحیی حسینی